درمان اختلالات روانشناختی با کمک ابزارهای تکنولوژیک:
درمانهای روانشناختی تکنولوژیک : امروزه درمانها و مداخلات گوناگونی جهت بهبود و ارتقای سطح سلامت روان افراد به کار گرفته میشوند. دستهای از این مداخلات، درمانهای روانشناختی هستند که علیرغم اثرگذاری قابلقبول و مناسب، به دلایل مختلفی ازجمله عدم همکاری بیماران در انجام تکالیف درمانی، انگیزهی پایین آنها، ناتوانی در تمرکز بر مسئلهی درمانی و موانع دیگری از این قبیل، در بهکارگیری اینگونه درمانها دچار محدودیت هستیم.
درمانهای دارویی :
دستهی دیگری از مداخلات، شامل درمانهای دارویی میشوند. در بهکارگیری این شکل از مداخلات نیز دارای محدودیتها و موانعی هستیم. بسیاری از افراد، در مقابل مصرف داروهای روانپزشکی مقاومت میکنند و عدهای نیز به دلیل ترس از وابستگی به این داروها و همچنین بروز برخی عوارض جانبی -که ممکن است گذرا هم باشد- از مصرف داروها خودداری میکنند و یا اینکه مصرف دارو را قطع میکنند. علاوه براین، در پارهای از موقعیتها، ازجمله در طول بارداری، در تجویز داروها با محدودیت بسیاری مواجه هستیم. مواردی که اشاره شد، تنها بخشی از مشکلات عدیدهای است که در استفاده از این دو دسته مداخله، وجود دارند. در چنین مواردی، استفاده از درمانهای غیرتهاجمی تحریک مغز میتوانند در اولویت قرار گیرند.
کاربردهای تحریک مغز، بهسرعت در علوم عصبشناسی در حال رشد است. تحریک عمقی مغز، تحریک عمیق ساختارهای مشخص عصبی از قبیل ساختارهای تالاموسی، زیرتالاموسی و هستههای مربوط به گلوبوس پالیدوس را امکانپذیر میسازد؛ بهعنوان نمونه، چنین مداخله ای در زمینهی درمان اختلال پارکینسون، نتایج قابلتوجهی را در کنترل اختلال تونوس عضلانیو رعشه به همراه دارند و در درمان اختلالات خلقی و اختلال وسواسی- اجباری نویدبخش بودهاند. در سطح قشر مخ، الکترودها در ناحیهی اپیدورال، روی قشر حرکتی قرار داده میشوند و نتایج درمانی نشانگر این است که این اقدام موجب کاهش بسیاری از اَشکال دردهای مزمن عصبی میشود. هرچند چنین شیوههایی از تحریک مغز، پیشرفت قابلملاحظهای را نشان دادهاند، بااینوجود محدودیت بزرگ آنها، نیاز به استفاده از عمل جراحی جهت ورود به جمجمه و مغز است که خطرات و صدمات قابلملاحظهای را به همراه دارد و اقدامی پرهزینه است.
شیوه بازخورد زیستی (نوروفیدبک):
به دلیل روند نزولی رویکردهای وابسته به جراحی، شیوههای بازخورد زیستی (نوروفیدبک) و تحریک فراجمجمهای مغز به دلیل توانایی در تغییر مطمئن و امنتر فعالیت مغزی، همچنین مقرونبهصرفه بودن و دسترسی آسان، جایگزین روشهای تحریک عمقی مغز شدند. نوروفیدبک یک روش تغییر عصبی درونزا است که طی آن آزمودنی به اندازهگیریهای زمان واقعی فعالیت مغز از قبیل الکتروانسفالوگرافی پاسخ میدهد.
تکنیک های تغییر عصبی غیرتهاجمی:
در سالهای اخیر، دو تکنیک تغییر عصبی غیرتهاجمی مورد بازبینی قرارگرفتهاند که مغز افراد را از طریق تماس با پوست سر مورد تحریک قرار میدهند: تحریک مغناطیسی فراجمجمهای (TMS) و تحریک الکتریکی فراجمجمهای با جریان مستقیم (tDCS). پژوهشهای قابلتوجهی در مورد TMS صورت گرفته است. TMS یک روش تحریک مغزی است که با بهکارگیری میدان مغناطیسی بزرگ، موجب تحریک الکتریکی مستقیم مغز میشود. TMSعلاوه بر کاربردهای درمانی، در عرصهی پژوهشهای علمی نیز به کار میرود. به دلیل غیرتهاجمی بودن و تا حدی سطح ایمنی مطلوب TMS، این دستگاه جهت فهم مکانیسمهای کارکردی مغز مورداستفاده قرار میگیرد و در بررسی اثرات نوروفیزیولوژیکی tDCS، نقش محوری داشته است. سایر روشهای تحریک مغز، به دلیل تهاجمی بودن و نگرانیهایی که در مورد ایمنی آنها وجود دارد، بهعنوان ابزار اولیهی پژوهش مورداستفاده قرار نمیگیرند.
از سوی دیگر شواهد حاکی از آن است که تحریک الکتریکی فراجمجمه ای با جریان مستقیم (tDCS) که سازوکارهای متفاوتی دارد، میتواند رویکردی قدرتمند و اثربخش و مقرونبهصرفه جهت تغییر عصبی باشد. tDCS که شکلی از تحریک الکتریکی مغز با شدت پایین است، بیشتر در کاربردهای بالینی مورداستفاده قرار گرفته است. از میان فنون متفاوت تحریک مغزی، tDCS بهعنوان یکی از سادهترین ابزارها ازلحاظ طراحی، برجستهتر است. علاوهبراین، اکنون مشخص شده است که tDCS، کارکردهای اجرایی و کارکردهای شناختی سطح بالا را بهبود میبخشد.
کارکردهای اجرایی، شامل حوزهی گستردهای از کارکردهایی هستند که در بازبینی و تنظیم پردازش شناختی و در فرایندهای معطوف به هدف، بازداری، برنامهریزی، حافظهی کاری، بازبینی عملکرد و حل مسئله نقش دارند. کارکردهای اجرایی، نقش عمدهای در رشد طبیعی بازی میکنند و برای مدیریت زندگی روزمره حیاتی هستند و با کارکردهای اجتماعی و شغلی مرتبط هستند. تا به امروز، چندین مطالعه، کارکردهای اجرایی را مورد هدف tDCS قرار دادهاند و نتایج مثبتی را نیز به همراه داشتهاند. نتیجه اینکه، tDCS امروزه، هم در حوزهی درمان و هم در حوزهی ارتقای سلامت عمومی کاربرد دارد.
از روشهای درمانی تکنولوژیک می توانیم در قالب درمان مکمل، در کنار مداخلات روانشناختی و دارویی استفاده نماییم. کاربرد همزمان یا ترکیب این مداخلات، در بسیاری از مواقع به بهبود سریعتر و بهتر بیمار کمک میکنند. نکتهای که باید به آن اشاره کنیم این است که ما هیچیک از این روشها را بهطور مطلق به سایر روشها ارجح نمیدانیم؛ چراکه بسته به نوع مشکل و با در نظر گرفتن بسیاری از عوامل، باید از راهکار درمانی مناسب و متناسب با مورد، استفاده نماییم و در صورت نیاز، این مداخلات را بهصورت همگام و مکمل باهم بهکارگیریم تا نتیجهی درمانی موردنظر به بهترین شکل ممکن، حاصل شود.
برگرفته از کتاب “تحریک الکتریکی فراجمجمه ای با جریان مستقیم” تالیف دکتر فرزاد نصیری
بدون دیدگاه